Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
radar altimetry
U
ارتفاع سنجی به وسیله رادار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radar prediction
U
بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
barometric altimeter
U
ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
radar tracking
U
تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
radar locating
U
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
barometric
U
ارتفاع سنجی
altitude datum
U
سطح مبنای ارتفاع سنجی
altitude delay
U
افت ارتفاع امواج رادار
pip matching
U
روش بصری روانه کردن انتن رادار در ارتفاع و سمت
line gauge
U
وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
radar prediction
U
کسب اطلاعات به وسیله رادار
radar ranging
U
تنظیم تیر به وسیله رادار
radar imagery
U
عکاسی به وسیله امواج رادار
radar danning
U
ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
ceilometer
U
وسیله سنجش ارتفاع ابر
asdic
U
دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
sextant
U
وسیله اندازه گیری ارتفاع ستارگان مسافت سنج دریایی
beamrider
U
موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint
U
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
gadgets
U
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadget
U
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
radar scan
U
تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
railings
U
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing
U
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
disruptive pattern
U
اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
location audit
U
تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
drop height
U
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
descentheight
U
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
flare dud
U
گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
terrain clearance
U
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
pressure altitude
U
ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude
U
ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height
U
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
radar return
U
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
directional radar prediction
U
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
altitude separation
U
اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
blip
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
trapping
U
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radar comouflage
U
استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
crystal ball
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal balls
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
absolute altimeter
U
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude
U
ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
maximum ordinate
U
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
chain
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
clatter
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
radar discrimination
U
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
telemetering
U
ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
sensor
U
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
ocant altitude
U
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude
U
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
low altitude
U
ارتفاع کم ارتفاع پست
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
low airburst
U
ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
bombing height
U
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
exmeridian altitude
U
ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
crawlers
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawler
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous
U
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral
U
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
contention
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loops
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
looped
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
connectivity
U
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
contrasting
U
هم سنجی
iodometry
U
ید سنجی
contrasted
U
هم سنجی
odorimetry
U
بو سنجی
contrast
U
هم سنجی
contrasts
U
هم سنجی
devices
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in
U
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
daisy chain
U
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
tie down
U
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulate
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
oscillometry
U
نوسان سنجی
optometry
U
بینایی سنجی
optometry
U
دید سنجی
optical pyrometry
U
تف سنجی نوری
psychometrics
U
هوش سنجی
olfactometry
U
بویایی سنجی
turbidimetric analysis
U
کدری سنجی
motion study
U
تحرک سنجی
performance appraisal
U
عملکرد سنجی
piezometry
U
فشار سنجی
psychometrics
U
روان سنجی
potentiometry
U
پتانسیل سنجی
biometrics
U
زیست سنجی
polarimetry
U
قطبش سنجی
pluviometry
U
باران سنجی
planimetry
U
پهنه سنجی
econometrics
U
اقتصاد سنجی
biometry
U
زیست سنجی
acetimetry
U
سرکه سنجی
densitometry
U
چگالی سنجی
turbidimetry
U
زلال سنجی
bolometri
U
تابش سنجی
goniometry
U
زاویه سنجی
geodesy
U
زمین سنجی
colorimetry
U
رنگ سنجی
coulometry
U
کولن سنجی
diffractometry
U
پراش سنجی
ebulliometry
U
غلیان سنجی
craniometry
U
جمجمه سنجی
turbidimetry
U
کدری سنجی
urinalysis
U
پیشاب سنجی
hydrometry
U
ابگونه سنجی
volumetric pipet
U
پی پت حجم سنجی
iodimetry
U
یدی سنجی
interfrometry
U
تداخل سنجی
crymetry
U
انجماد سنجی
electrometry
U
برق سنجی
hygrometry
U
رطوبت سنجی
feasibility study
U
امکان سنجی
argentometry
U
نقره سنجی
alka;imetry
U
قلیا سنجی
sociometry
U
جامعه سنجی
anthropometry
U
اندام سنجی
anthropometry
U
مردم سنجی
salinometry
U
نمک سنجی
tachometry
U
سرعت سنجی
sociometry
U
گروه سنجی
telemetry
U
مسافت سنجی
sociometric technique
U
فن گروه سنجی
telemetry
U
دور سنجی
audiometry
U
شنوایی سنجی
acoumetry
U
شنوایی سنجی
seismometry
U
زلزله سنجی
quantitation
U
چندی سنجی
timing
U
زمان سنجی
cost unit
U
واحدهزینه سنجی
psychometry
U
روان سنجی
radioscopy
U
تشعشع سنجی
bathymetry
U
عمق سنجی
spirometry
U
تنفس سنجی
bathymetric contour
U
خط عمق سنجی
actinometry
U
پرتو سنجی
trainers
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainer
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof
U
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
daisy chain
U
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
clock pulse
U
تپش زمان سنجی
clock frequency
U
بسامد زمان سنجی
clock interrupt
U
وقفه زمان سنجی
feasibility study
U
مطالعه امکان سنجی
clock signal
U
علامت زمان سنجی
gravimetric
U
وابسته به ثقل سنجی
clock track
U
شیار زمان سنجی
clock stagger
U
رتبه زمان سنجی
clock skew
U
اریب زمان سنجی
horlogic
U
وابسته به زمان سنجی
horology
U
فن وهنر وقت سنجی
human biometric
U
زیست سنجی انسانی
conductometric titration
U
تیتراسیون رسانایی سنجی
clock rate
U
نرخ زمان سنجی
pressure taping
U
انشعاب فشار سنجی
optometric service
U
قسمت بینایی سنجی
unfathomable
U
غیرقابل عمق سنجی
telemetry
U
مسافت سنجی رادیویی
test chart
U
لوحه بینایی سنجی
cryoscopic constant
U
ثابت انجماد سنجی
goniometrical
U
وابسته به زاویه سنجی
cryoscopic
U
وابسته به انجماد سنجی
crygenic region
U
ناحیه انجماد سنجی
polariscopic
U
قطب سنجی نور
pullover gaging
U
کالیبر سنجی کردن
gravimetrical
U
وابسته به ثقل سنجی
mass spectrometry
U
طیف سنجی جرمی
tamping volumeter
U
حجم سنجی کوبشی
anthropometry
U
انسان سنجی جسمانی
bolometric magnitude
U
قدر تابش سنجی
volumetric flask
U
بالن حجم سنجی
clinometric
U
وابسته به شیب سنجی
rain gauge station
U
ایستگاه باران سنجی
clock generator
U
مولد زمان سنجی
communication
U
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
lasers
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
clocks
U
تپش زمان سنجی ساعت
light meter
U
اسباب کوچک نور سنجی
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com